بابام در بانک ملی
سلام دوستای گلم امروز بیستم مهر تولد منه اما هنوز بابام نیومده هر چی مامان راحل زنگ میزنه بابا مصطفی میگه داره میاد ولی هنوز نیوموده آخه دوستام اومدن و دلم میخواد بابائی هم بیاد ولی ..... راستی باباهای شما هم مثل بابای من دیر میاد آخه دلم براش تنگ میشه .مامانی میگه بابائی یه کارمند خوبه و هر کسی برای خوب بودن باید خوب و درست کار کنه و بابائی باید الگوی بقیه باشه و من و تو و داداشی با صبر و تحمل می تونیم بهش کمک کنیم که همیشه هم خودش و هم بانک ملی نمونه بشن. برای بابای خوبم و همه باباهای مهربون و زحمتکش آرزوهای خوب دارم بابائی مهربون خسته نباشی اما جون من زودتر بیا آخه میخوام به دوستای موسسه ام نشونت بدم ...
برای بانک ملی
من از بچه گی هام همیشه میگفتم بانک ملی در خدمت مردم و بابا مصطفی در خدمت بانک ملی مامانی هم کلی میخندید و به بابا میگفت بچه هم فهمید !!! آخه شما بگید من نمی فهمم کجاش خنده داره ؟! ...
ساغر نازم موقع برگشت از
ساغر در کتاب زندگی
بابام در بانک ملی
سلام دوستای گلم امروز بیستم مهر تولد منه اما هنوز بابام نیومده هر چی مامان راحل زنگ میزنه بابا مصطفی میگه داره میاد ولی هنوز نیوموده آخه دوستام اومدن و دلم میخواد بابائی هم بیاد ولی ..... راستی باباهای شما هم مثل بابای من دیر میاد آخه دلم براش تنگ میشه .مامانی میگه بابائی یه کارمند خوبه و هر کسی برای خوب بودن باید خوب و درست کار کنه و بابائی باید الگوی بقیه باشه و من و تو و داداشی با صبر و تحمل می تونیم بهش کمک کنیم که همیشه هم خودش و هم بانک ملی نمونه بشن. برای بابای خوبم و همه باباهای مهربون و زحمتکش آرزوهای خوب دارم بابائی مهربون خسته نباشی اما جون من زودتر بیا آخه میخوام به دوستای موسسه ام نشونت بدم
زیارت
دخترم نازم نذر امام رضا بود اما تا حالا فرصت نداشتیم ببریمش اونجا بالاخره این فرصت تو هفته گذشته دست داد و یک تشویقی برای سفر زیارتی مشهد به خاطر شرکت در مسابقه وبلاگ نویسی بانک ملی کشور به من خورد و به اتفاق خانواده به این سفر معنوی رفتیم هر چند که من به دلیل بیماری چند روزه قبل از سفر حال مساعدی نداشتم اما لذت معنوی این سفر از لذات مادی و سیاحتی اون بیشتر بود و بالاخره دختر ناز مامانی نذرش رو ادا کرد. ایشاا... همیشه سالم و سرزنده و موفق باشه. البته این دعای من برای همه بچه هاست ...
ساغر و عینک مامانی
چند وقت پیش رفته بودیم ییلاق برف بازی دختر کوچولوی مامانی اینقدر سردش شده بود که مدام غر می زد برای این که یه جا بشینه عینکمو گداشتم تو چشش رفت روی تراس نشست و منم ازش یه عکس گرفتم. ...
ساغر دختر ناز مامانی در مسابقه نقاشی
به مناسبت روز جهانی کودک موسسه خلاقیت کودک و نوجوان ساری اقدام به برگزاری جشن کودک همراه با برنامه های شاد و متنوع نمود اکه این قسمتی از مسابقه نقاشی بود که ساغر یه جایزه گرفت. ...
ساغر ناز مامانی در سه سالگی
یه روزی برای گرفتن عکس پرسنلی با پسرم سروش به عکاسی رفته بودیم که آقای عکاس گیر داد که حتما باید از ساغر یه عکس بگیره خب هر چی آقای همسر گفت نه آقای عکاس تاکید می کرد که تیپش رو دوست داره بالاخره این عکس رو از ساغر گرفت و بعد بزرگش کرد و روی تخته زدش و داد به ما دستش درد نکنه ...